ایلیارایلیار11 سالگیت مبارک

***ایلیار خوشگل مامان***

آقا ایلیار خان در تهران

جونم واست بگه که ایلیار جونم اواخر آبان ماه یه سفر 3 روزه به تهران داشت که به دلیل یه کار پیش اومده در تهران برای بابایی انجام شد که بسی فراوان هم بهمون خوش گذشت.                 نا گفته نماند که این خوش گذشتن عمده اش به خاطر همکاری و مساعدت صمیمانه آقا ایلی صورت گرفت والله همه مامانها میدونن که بدون همکاری نی نی ها مسافرت میشه برا آدم یه........ یک روزی خونه عمه شیوا جونم موندیم که دستشون درد نکنه خیلی زخمتشون دادیم و کلی هم بهمون خوش گذشت . گل پسر با دوربین محمدرضا در دست، در خونه عمه شیوا ایلیار در مغازه کت و شلوار فروشی با کلاه محود رضا و ...
15 آذر 1393

نوزده ماهگی و شیرین زبونی های آقا خوشگله

گل مامان، سلام تو این مدت نسبتا کوتاه هزار ماشالله اونقدر پسر بزرگ و فهمیده و صد البته شلوغ تری شدی که چندین پست لازم داره تا تمامی کارها و شلوخی هات  رو توش بگنجونم. از همه واجب تر که فکر کنم هیچ اشاره ای تو وبلاگت ازش نکردم کلمات بامزه ای هست که میگی برای همین واجب که اونها رو برات بنویسم. آقا گل پسر من از وقتی نی نی کوشولوی من بود و از همون بدو تولد نی نی ساکتی نبود و خیلی به خوندن آواز علاقه داشت و همش صداهای مختلف که بیشتر شبیه آواز پرنده ها بود از خودش در می آورد که به همون خاطر اون زمونها اسمش شده بود قناری. بعدها هم وقتی هشت ، نه ماهه بود شروع کرده بود با اون لحن صدای بامزه اش به صلوات فرستادن. از همون موقعها علاقه ...
8 آذر 1393
1